دیگر نه دست هایت را میخواهم .نه دیدارت و نه حتی صدایت را......
ادم باید یه سری چیزا رو ب مرور زمان تجربه کنه تا بفهمه کجا ایستاده و باید طلب کار باشه یا بدهکار..
تا دیروز از عالم و ادم طلب کار بودم واسه بدست نیاوردنت
اما امروز میفهمم پدر بودن و دختر داشتن یعنی چی
نمیدونم ی روزی اینقدر شهامت پیدا میکنم که دست پدر تو ببوسم و ازش بابت چند سال عشق مون که قطعا باعث درگیری ذهنی و فکری شون شده بود عذر خواهی کنم یا نه
فقط ازت میخوام حلالم کنی و منو ببخشی
تو ک اینقدر خوب بودی ک بهترین و بهترین و بهترین روز های عمرم رو ساختی الانم خوبی کن و حلالم کن عشق قدیمی من اگه میگم مواظب خودت باش.....یعنی..........
برچسب : نویسنده : yaskhoshkideho بازدید : 15